دن : آکاشی می تونم عکس اونایی را که کشتی ببنم
آکاشی : باشه بیا بینشون
میدوریما : آکاشی عکسارا برا ریس فرستادی
آکاشی: آره
موراساکی : اکاشی کجا میری
اکاشی : خونه
موراساکی : پس من می رسونمت
دن : همین بغل نگه دار من پیاده می شم
مورا ساکی : باشه
دن : ممنون خداحافظ همگی
اکاشی : بعد این چهاراه را رد کردی نگه دار من پیاده می شم
مورا ساکی : میگه نگفتی می رم خونه
آکاشی: یادم اومد یکاری دارم
موراساکی : رسیدم
آکاشی: ممنون فعلا
آکاشی رفت تا رسید به یه کافی شاپ
اکاشی : چیکار داشتی گفتی بیام
ناشناس : میخام بهت یه موضوع خیلی مهم را بگم
آکاشی : چه موضوعی
ناشناس : در مورد دامادتونه
آکاشی : منظورت کروکواه
ناشناس : آره
آکاشی: چی میای بگی
ناشناس : اون یه مامور مخفیه
آکاشی : چی باورنمیشه شاید اشتباه میکنی
ناشناس : من خبرم ما بهت گفتم باور کردنش با تو