الیزا: تا رسیدم خونه سر کارل داد زدم که چرا از امیلیا خاستگاری کردی
کارل : خوب دوسش داشتم چیکار می کردم
الیزا : نباید قبلش به من میگفتی می خای چه غلتی کنی
کارل : خب ببخشی هواسم نبود
الیز: دفه آخرت باشه
کارل : کار تو با ریوتا چه طور پیش رفت
الیزا : هیچی همه چیا بگش گفتم
کارل : اون چی گفت
الیزا : اونش دیگه به تو ربطی نداره