ستاره طلایی پارت ۴

Metra · 16:35 1403/01/09

امیلیا: الیزا تو  باید به اون بگی که چه حسی داری بهش 

الیزا :نمی تونم 

امیلیا: آخرش که باید بگی 

الیزا : خیلی خوب امروز می رم و بهش میگم 

امیلیا: آفرین منم باهات می یام 

الیزا : از ممنونم خدمتکار بیا آنجا 

خدمتکار: بله خانم 

الیزا : کالسکه من نا آماده کن 

خدمتکار: چشم 

امیلیا: با کالسکه میای بری اونجا 

الیزا: آره