وبلاگ ریوتا

وبلاگ ریوتا

این جا وبلاگ انیمه بسکتبالیستا هست

الماس سرخ پارت ۷

الماس سرخ پارت ۷

Metra · 21:02 1402/12/29

اکاشی : یعنی کروکو واقعاً به مامور اگه مامور باشه باید بکشمش ولی الان باید برم خونه بعد به این موضوع فکر می کنم 

در همین موقعه تلفن آکاشی زنگ خورد 

دن : الو آکاشی کجایی 

آکاشی : توراه خونم چه طور 

دن : باید بینمت 

آکاشی : خیلی خوب آدرس خونه را برات می فرستم بیا اونجا 

دن : باشه

و اکاشی تاکسی گرفت و به خونه رسید وزنگ در را زد 

ایدا در برا اکاشی باز کرد 

آیدا :سلام داداش خوبی 

اکاشی : سلام آره میگم میتونی چند سا عتی بری بیرون آیدا: چرا چیزی شده 

اکاشی : نه چیزی نیست دوستم داره میاد خونه بهتره تو نباشی 

آیدا: باشه من میرم آماده بشم می شه برام یه تاکسی بگیری

اکاشی : باشه 

در همین موقعه دن زنگ در را زد 

آیدا : من دیگه رفتم دادش خدانگهدار 

اکاشی : خدا فظ

وقتی آیدا در باز با دن روبه رو شد 

دن : آیدا کجا می 

آیدا: به تو ربطی نداره 

اکاشی:  دن بیا تو 

دن با ناراحتی داخل خونه شد 

اکاشی: اون موضوع مهمی که می خاستی بگی را بگو

دن : اکاشی کروکو مامو ره امروز وقتی داشتم می رفتم خونه اونا اتفاقی دیدم که وارد یه سازمان امنیتی شد 

اکاشی : خوب می خاستی همین را بگی

دن : یعنی چیز مهمی نست 

اکاشی : خودم می دونستم 

دن : می دونستی یا گذاشتی ایدا با اون ازدواج کنه 

اکاشی : اونش به تو ربطی نداره 

دن : ولی من قبله عاشق ایدا بودم بهت هم گفتم اما تو ..

آکاشی : بسه تو همون موقه که گفتی من یه ایدا گفتم اما اون گفت تو را دوست نداره 

دن: پس بش بگو که اون قراره کاری کنه که تو تا آخر عمر گوشه زندان باشی 

آکاشی:  بهش میگم ولی فکر نکن با این حرف من اون عاشق تومی شه 

دن : تو این دنیا فقط من می تونستم اونا خوشبخت کنم نه هیچ کس دیگه 

اکاشی : شاید با کشتن اون تو را انتخاب کنه 

دن : یعنی می خای اونا بکشی 

اکاشی : آره 

 

 

الماس سرخ پارت ۶

الماس سرخ پارت ۶

Metra · 18:27 1402/12/29

کروکو : تق تق تق 

آیدا: کیه 

کروکو : منم کروکو 

آیدا در را باز می‌کنه 

آیدا : سلام کروکو چرا بی خبر امدی 

کروکو : سلام داشتم از ایجا رد می شدم گفتم یه سری به تو بزنم 

آیدا: خوب کاری کردی اتفاقن تو خونه حوصلم سر رفت بود 

کروکو : چرا میگه آکاشی خونه نیست 

آیدا : نه نیست حلا بیا تو برات یه چایی بریزم 

کروکو : ممنون 

وبعد کروکو داخل خونه شود وبا خودش گفت حلا باید برم تو اتاق اکاشی و این میکرو فن نا تو اتاقش بزارم کروکو از پله ها بالا رفت و به اتاق آکاشی رسید در اتاق را باز کرد و میکروفن زیر تخت اکاشی گذاشت در همن مو قه صدای آیدا آمد 

آیدا: کروکو کجایی چاییت آمادس 

کروکو : الان میام رفته بودم دست شویی 

و کروکو از پله پایین رفت 

کروکو : عجب  چایی خوش مزه ای 

آیدا:  نوش جون میگم کروکو به نظرت عروسیمونا کی بگیرم

کروکو : دو هفته دیگه چه طوره 

آیدا : خیلی خوبه 

کروکو : خب من دیگه باید برم 

آیدا: کجا چند دقیقه دیگه صبر کن الا دادشم میرسه 

کروکو : نه دیگه باید برم کار دارم 

آیدا : باشه پس خدافظ

کروکو : خدافظ 

کروکو با عجله در بست و از خانه آکاشی دور شد و سوار ماشین شد و به سمت سازمان که توش کار می کرد رفت و بعد از چند سا عت به اونجا رسید 

کروکو : سلام ریس اون کاری که ازم خاصی را انجام دادم 

ریس : آفرین کسی که نفهمید 

کروکو : نه ریس تا کی باید به این کار ادامه بدم 

ریس:تا وقتی که تمام اعضای گروه را پیدا کنیم 

کروکو : ولی ما تقریبا همه اونارا شناسایی کردیم بهتره زود تر وارد عمل بشیم 

ریس: می دونم که تا اینجا خیلی زحمت کشیدی و ما باید ریس شو نا شنا سایی کنیم 

کروکو : آکاشی خیلی با هوشه می ترسم بفهمه و همه جی لو بره اون امروز کسایی را که می خاستن اوش بدن را کشت می ترسم فهمیده باشه که من مامورم

ریس :نترس به قول می دم تا این دوروز این پرونده را جمع کنیم حلا برو خونه و استرا حت کن 

کروکو :چشم ریس 

 

الماس سرخ پارت ۵

الماس سرخ پارت ۵

Metra · 20:55 1402/12/28

دن : آکاشی می تونم عکس اونایی را که کشتی ببنم 

آکاشی : باشه بیا بینشون 

میدوریما :  آکاشی عکسارا برا ریس فرستادی

آکاشی:  آره  

موراساکی : اکاشی کجا میری 

اکاشی : خونه 

موراساکی : پس من می رسونمت

دن : همین بغل نگه دار من پیاده می شم 

مورا ساکی : باشه 

دن : ممنون خداحافظ همگی 

اکاشی : بعد این چهاراه را رد کردی نگه دار من پیاده می شم 

مورا ساکی : میگه نگفتی می رم خونه 

آکاشی:  یادم  اومد یکاری دارم 

موراساکی : رسیدم 

آکاشی: ممنون فعلا 

آکاشی رفت تا رسید به یه کافی شاپ 

اکاشی : چیکار داشتی گفتی بیام 

ناشناس : میخام بهت یه موضوع خیلی مهم را بگم 

آکاشی : چه موضوعی 

ناشناس : در مورد دامادتونه 

آکاشی : منظورت کروکواه

ناشناس : آره 

آکاشی: چی میای بگی 

ناشناس : اون یه مامور مخفیه 

آکاشی : چی باورنمیشه  شاید اشتباه میکنی 

ناشناس : من خبرم ما بهت گفتم باور کردنش با تو

 

الماس سرخ پار ۴

الماس سرخ پار ۴

Metra · 18:46 1402/12/28

آکاشی:  فکنم همین خونه باشه 

میدوریما : نه خونه در آبی یه هست 

دن : ولی این خونه دوربین داره 

میدوریما : نگران نباش به کاگامی گفتم دوربین را از کار بندازه حلا می تونیم وارد خونه بشیم  

دن : میدوریما تو قلاب بگیر تا من برم بالا و درا برا تون باز کنم 

میدوریما : باشه 

میدوریما : دن خیلی سنگینی 

دن : یکم دیگه صبر کن داره دستم می رسه به دیوار 

میدوریما : زود باش

دن : رسیم الان درآ براتون باز می کنم 

وبعد در باز شد و همه داخل شدند 

مورا ساکی :اه عجب خونه بزرگی آدم توش گم می شه 

دن : حالا از کدوم طرف بریم 

آکاشی : از سمت چپ 

دن : وای اکاشی باید زود باشیم ریس پیام داده که چند دقیقه دیگه مأمورا میان 

اکاشی : نقشه اینه من نا میدوریما میریم اونا می کشیم موراساکی و دن مواظب که کسی نیا همه فهمیدن 

همه : بله 

وبعد اکاشی و میدوریما رفتن 

دن : میگم مورا ساکی دیر نکردن 

موراساکی : نه بابا تازه رفتن دلت براشون تنگ شده 

دن : نه اصلا فقط می گم اگه مأمورا مارا بگریند چی 

موراساکی : هیچی پیچ پیچی 

دن : الان موقه مسخره بازی نیست 

مورا ساکی : دن اونجارا نگاه آکاشی میدوریما دارن میان 

دن : اکاشی چی شد 

اکاشی:  هیچی همه شونا کشتیم 

میدوریما : باید زود باشیم تا مأمورا نیمدن 

دن :باشه 

و همه شوار ماشین شدن و از اونجا دور شدن 

الماس سرخ پارت ۳

الماس سرخ پارت ۳

Metra · 20:46 1402/12/27

بعد چند وقت مهمونی تموم شد 

کروکو : تق تق تق 

آکاشی : بیاتو 

کروکو : کاری داشتی 

آکاشی: آره بیابشین 

کروکو : باشه 

آکاشی : ببین من باید از کشور خارج شم شاید دیگه بر نگردم ازت می خوام هواست به آیدا باشه و مواظبش باشی 

کروکو : ولی آخه چرا می خوای از کشور خارجشی؟

آکاشی : نمی تونم بهت توضیح بدم فقط به من قول بده 

کروکو : باشه بهت قول می دم 

درهمین موقع تلفن آکاشی زنگ خورد 

آکاشی: الو 

ناشناس :الو دیگه نمی خاد از کشور خارج بشی فقط به این آدرسی که برات می فرستم برو و کار همشو نا تموم کن 

اکاشی : اما آخه چرا بیشتر توضیح بده 

ناشناس : نمی تونم بیشتر از این توضیح بدم فقط اینا بدون که آنا همونا یی هستن که می خاستن لوت بدن جاسوسا ما اونا را شناسایی کردن و تو باید از شر اونا خلاص بشی یادت باشه اگه این کارا نکنی همه مون لو میرن پس آینده همه ما به تو و گروت بستگی داره 

آکاشی :باشه زود ادرس را بفرست 

ناشناس : یادت باشه وقتی همه شو نا کشتی عکس بگیر و برا من بفرست 

و بعد تلفن قطع شد 

 

 

الماس سرخ پارت ۲

الماس سرخ پارت ۲

Metra · 14:41 1402/12/27

آیدا : الو سلام آکاشی میگم امروز تولدم کروکو هم میاد یادت نره بیای 

آکاشی : باشه یادم می مونه ولی شاید دیر اومدم 

آیدا:پس یادت نره ولی اگه می تونی زود بیا

آکاشی : باشه 

چند ساعت بعد .....

کروکو : میگم آیدا  چرا هنوز آکاشی نیمده 

آیدا : نمی دونم هرچی زنگ می زنم جواب نمی ده 

مرلینا : آیدا اکاشی اومد 

آیدا باخوشحالی می دونستم که می یا  و سریع از پله ها پایین رفت

آکاشی : سلام آیدا تولدت مبارک  اینم کادوت 

آیدا: سلام دادش ممنون که امدی 

کروکو : سلام آکاشی چرا دیر امدی داشتم نگرانت می شدم 

آکاشی : سلام کروکو نمی خواد نگرانم باشی بعد تولد باش می خوام بهت یه چیزی بگم 

کروکو :باشه