کروکو : تق تق تق
آیدا: کیه
کروکو : منم کروکو
آیدا در را باز میکنه
آیدا : سلام کروکو چرا بی خبر امدی
کروکو : سلام داشتم از ایجا رد می شدم گفتم یه سری به تو بزنم
آیدا: خوب کاری کردی اتفاقن تو خونه حوصلم سر رفت بود
کروکو : چرا میگه آکاشی خونه نیست
آیدا : نه نیست حلا بیا تو برات یه چایی بریزم
کروکو : ممنون
وبعد کروکو داخل خونه شود وبا خودش گفت حلا باید برم تو اتاق اکاشی و این میکرو فن نا تو اتاقش بزارم کروکو از پله ها بالا رفت و به اتاق آکاشی رسید در اتاق را باز کرد و میکروفن زیر تخت اکاشی گذاشت در همن مو قه صدای آیدا آمد
آیدا: کروکو کجایی چاییت آمادس
کروکو : الان میام رفته بودم دست شویی
و کروکو از پله پایین رفت
کروکو : عجب چایی خوش مزه ای
آیدا: نوش جون میگم کروکو به نظرت عروسیمونا کی بگیرم
کروکو : دو هفته دیگه چه طوره
آیدا : خیلی خوبه
کروکو : خب من دیگه باید برم
آیدا: کجا چند دقیقه دیگه صبر کن الا دادشم میرسه
کروکو : نه دیگه باید برم کار دارم
آیدا : باشه پس خدافظ
کروکو : خدافظ
کروکو با عجله در بست و از خانه آکاشی دور شد و سوار ماشین شد و به سمت سازمان که توش کار می کرد رفت و بعد از چند سا عت به اونجا رسید
کروکو : سلام ریس اون کاری که ازم خاصی را انجام دادم
ریس : آفرین کسی که نفهمید
کروکو : نه ریس تا کی باید به این کار ادامه بدم
ریس:تا وقتی که تمام اعضای گروه را پیدا کنیم
کروکو : ولی ما تقریبا همه اونارا شناسایی کردیم بهتره زود تر وارد عمل بشیم
ریس: می دونم که تا اینجا خیلی زحمت کشیدی و ما باید ریس شو نا شنا سایی کنیم
کروکو : آکاشی خیلی با هوشه می ترسم بفهمه و همه جی لو بره اون امروز کسایی را که می خاستن اوش بدن را کشت می ترسم فهمیده باشه که من مامورم
ریس :نترس به قول می دم تا این دوروز این پرونده را جمع کنیم حلا برو خونه و استرا حت کن
کروکو :چشم ریس