الماس سرخ پارت ۳

Metra · 20:46 1402/12/27

بعد چند وقت مهمونی تموم شد 

کروکو : تق تق تق 

آکاشی : بیاتو 

کروکو : کاری داشتی 

آکاشی: آره بیابشین 

کروکو : باشه 

آکاشی : ببین من باید از کشور خارج شم شاید دیگه بر نگردم ازت می خوام هواست به آیدا باشه و مواظبش باشی 

کروکو : ولی آخه چرا می خوای از کشور خارجشی؟

آکاشی : نمی تونم بهت توضیح بدم فقط به من قول بده 

کروکو : باشه بهت قول می دم 

درهمین موقع تلفن آکاشی زنگ خورد 

آکاشی: الو 

ناشناس :الو دیگه نمی خاد از کشور خارج بشی فقط به این آدرسی که برات می فرستم برو و کار همشو نا تموم کن 

اکاشی : اما آخه چرا بیشتر توضیح بده 

ناشناس : نمی تونم بیشتر از این توضیح بدم فقط اینا بدون که آنا همونا یی هستن که می خاستن لوت بدن جاسوسا ما اونا را شناسایی کردن و تو باید از شر اونا خلاص بشی یادت باشه اگه این کارا نکنی همه مون لو میرن پس آینده همه ما به تو و گروت بستگی داره 

آکاشی :باشه زود ادرس را بفرست 

ناشناس : یادت باشه وقتی همه شو نا کشتی عکس بگیر و برا من بفرست 

و بعد تلفن قطع شد