آدرین: مرینت من دوست دارم بامن ازواج میکنی
مرینت :آدرین با ورم نمی شه که داری این حرفا بهم میزنی
آدرین : باورکن دارم راست میگم
مرینت :خوب من همیشه آرزوم بود که باهات ازدواج کنم
آدرین : پس قبول کردی
مرینت : آره
آدرین بعد از شنیدن این خبر با خوشحالی به سپت خونه حرکت کرد و همه چیز را برای گابریل تعریف کرد
گابریل : نه من مخالفم تو باید با کاگامی ازدواج کنی
ادرین : اما
گابریل : اما نداره همین که گفتم
خوب اگه دوست داشتین ادامه پارت را بدم ۶ لایک کنید
اگه دوست نداشتید ادامه پارت قبل را بدم