آکاشی: فکنم همین خونه باشه
میدوریما : نه خونه در آبی یه هست
دن : ولی این خونه دوربین داره
میدوریما : نگران نباش به کاگامی گفتم دوربین را از کار بندازه حلا می تونیم وارد خونه بشیم
دن : میدوریما تو قلاب بگیر تا من برم بالا و درا برا تون باز کنم
میدوریما : باشه
میدوریما : دن خیلی سنگینی
دن : یکم دیگه صبر کن داره دستم می رسه به دیوار
میدوریما : زود باش
دن : رسیم الان درآ براتون باز می کنم
وبعد در باز شد و همه داخل شدند
مورا ساکی :اه عجب خونه بزرگی آدم توش گم می شه
دن : حالا از کدوم طرف بریم
آکاشی : از سمت چپ
دن : وای اکاشی باید زود باشیم ریس پیام داده که چند دقیقه دیگه مأمورا میان
اکاشی : نقشه اینه من نا میدوریما میریم اونا می کشیم موراساکی و دن مواظب که کسی نیا همه فهمیدن
همه : بله
وبعد اکاشی و میدوریما رفتن
دن : میگم مورا ساکی دیر نکردن
موراساکی : نه بابا تازه رفتن دلت براشون تنگ شده
دن : نه اصلا فقط می گم اگه مأمورا مارا بگریند چی
موراساکی : هیچی پیچ پیچی
دن : الان موقه مسخره بازی نیست
مورا ساکی : دن اونجارا نگاه آکاشی میدوریما دارن میان
دن : اکاشی چی شد
اکاشی: هیچی همه شونا کشتیم
میدوریما : باید زود باشیم تا مأمورا نیمدن
دن :باشه
و همه شوار ماشین شدن و از اونجا دور شدن